Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Prevalence
Negâhestan -> negâh k. نگاهستن: نگاه کردن; نظر کردن; نظر افکندن; نظاره کردن to look schauen regarder Dehxodâ Mehrbod i Vâraste چون کارواژه‌یِ نگاه کردن را هماکنون داریم و نگاه کردن کمی از نگریستن میتواند دور باشد (مکنزی, برنگریستن = to consider, نگاهی که همراه با باریکبینی و هشیاری باشد) پس میتوانیم کارواژه‌یِ ساده‌یِ نگاهستن را نیز بداریم.

~مهربد
0.5